Поиск по этому блогу

Powered By Blogger

воскресенье, 13 февраля 2011 г.

در چه سن آینده ما آماده

 آرشیو موضوعی

                                        
جامعه پداگوژیک از Sverdlovsk منطقه کاملا آگاه است که اورال زندگی می کند در حال حاضر در نوبت قرن. و حتی هزاران سال.

     
26-27 آوریل سال 1996 در یکاترینبورگ در اورال امور خارجه پداگوژیک دانشگاه میزبان Interregional علمی و عملی همایش "فلسفه و جامعه شناسی آموزش و پرورش در آستانه قرن XXI" برخوردار شوند. قبل از ما نهفته است مجموعه ای از خلاصه از شرکت کنندگان است.

     
با این حال ، او در مورد خود جامعه نتیجه درسی فکر می کند؟ همانطور که از نتایج این کنفرانس می تواند (و باید) بر توانایی های تدریس معلمان در کل بدن و علمی از اورال میانه؟

     
در این سوال در مصاحبه با نامزد علوم فلسفی Molchanov والری Alekseevich. سوال توسط هماهنگ کننده منطقه ای پداگوژیک جامعه ولادیمیر Gookin پرسید.

    

     
ب Gookin : والری A. ، برداشت شما و ارزیابی کلی از آشنایی با پایان نامه ها از کنفرانس چیست؟

     
V. Molchanov : بدیهی است که موضوع خود را خوب و شور و شوق خود ، منعکس در عنوان بسیار از این رویداد. چشمگیر ، و تلاش های سازمان های ساخته شده توسط فعالان این مراسم بود. جغرافیای گسترده ای از شرکت کنندگان در : یکاترینبورگ ، Kurgan ، Birsk ، Sterlitamak ، Nizhnevartovsk ، Glazov ، مسکو ، نیژنی Tagil ، Solikamsk ، Orsk ، و غیره.

     
ب Gookin : به این معنا که از نظر محیط زیست ، جاه طلبی و شهود همه باشه؟

     
Molchanov V. : بله.

     
ب Gookin : و از نظر محتوا ، طبیعت از همه چیز برای مشکل اظهار داشت؟

     
V. Molchanov : خوب ، در اینجا بد است دقیقا همان چیزی است که اکثر نویسندگان این دوره ، توطئه به چشم پوشی از یک واقعیت مهم است. یعنی : که "جهل" جهل -- اختلاف! به نظر می رسد که از آنها هستند "یکی" بی سواد به عنوان "دیگری" می دانم آگاه هستند و یا فقط... سکوت نیست. اما چگونه ممکن است سوال من ، شما می توانید صحبت "در مورد آموزش و پرورش گفت :" اگر شما نمی دانید که "وجود دارد عدم آموزش و پرورش به عنوان مثل ، و به دلیل برخی از انجام برخی از گونه و زیر گونه متوجه نشدم؟

     
ب Gookin : دقیقا چه در "منطقه مرده" توجه چپ ، آنقدر از تیم تحقیقاتی؟

     
V. Molchanov : به سادگی آنچه که "جهل" ، که ذاتی انسان است مردی که هرگز دریافت آموزش.. (-- تحصیل نداشتند یاد نشده باشد) قرار داده است. است و "جهل" گسترده ای ، رسمی و حتی "درخشان" آموزش مردم وجود دارد.

     
ب Gookin : بر این اساس ، مشخص نبود رهبران آموزش و عوامل آموزش و پرورش عمومی : نامزدها و پزشکان از علم ، اساتید وابسته و اساتید ، دانشگاهیان ، در نهایت؟

     
V. Molchanov : بله ، دقیقا... و او این اصل باقی می ماند "سایه" # :. علاوه بر این ، آن را کاملا قادر به "اصل آموزش و پرورش" ، که به معنای واقعی کلمه درایوهای جوان ، با استعداد و بی گناه به دلیل از جوانان خود را ، و مردم. از طریق این سیستم از مطالعه کارشناسی ارشد ، به عنوان مثال...

     
ب Gookin : اجازه دهید ارسال یک باریکه ای از نور را در این پدیده متناقض -- فقدان آموزش به عنوان محصول آموزش و پرورش! صادقانه بگویم ، والری A. ، من به عنوان یک مربی حرفه ای و روانشناسی آموزشی ، این پدیده نمی توانید صبر کنید تا "نور...

     
Molchanov V. : بیایید امتحان کنید. در اینجا ما بهتر خواهد بود به تجربه و البته ، تحصیل کرده و دارای شهرت جهانی مردم تکیه می کنند. آنها نیاز به گفتن نیست ، یک گروه قابل توجه است. و جایی که این تیم به دست آورد ، به نام "تاریخ فلسفه". در اینجا و از آنها بخواهید برای کمک وجود دارد.

     
برای مثال ، ارسطو. مترادف با جهل ، او تا به حال آنچه که او "برده داری".

     
ب Gookin : بنابراین ، تحصیل کرده -- است "آزاد"؟

     
V. Molchanov : بله ، اما نه کاملا. به گفته ارسطو ، هر آموزش -- رایگان است ، اما نه هر مرد آزاد است آموزش. آزادی -- تظاهرات رسمی از وضعیت حقوق و آموزش و پرورش. به سادگی ، آموزش و پرورش است که همیشه خوب است ، اما آزادی را می توان هر دو خوب و بد. بسته به شرایط. از این رو ، هویت خاص از ارتباط آن با برده داری ، که (نگرش) هنوز هم درک و نه مورخان و نه زبان شناسان و فلاسفه ، و یا معلمان و روانشناسان ، اقتصاددانان و یا و یا زیبایی شناسی ، اخلاق یا نداشته است...

     
ب Gookin : و چه است این ویژگی؟

     
V. Molchanov : در رساله خود ، او ادعا کرد که برده داری و تضاد ذاتی انسان است و جوهر مرد است. ارسطو خود را به حال بندگان ، و پیش از مرگ ، به آنها اجازه دهید رایگان... آن ، و نتیجه گیری. روشن است که یک فرد تحصیل کرده و بی سواد نتیجه گیری از این واقعیت ، بیوگرافی متفاوت خواهد بود.

     
ب Gookin : و با این حال ، آنها چه هستند؟

     
V. Molchanov : تو اصرار داری؟ سپس ، بهتر است تماشا کنید. تاریخ فلسفه می داند که بت از همه مردم تحصیل کرده از قرن بیستم ، اندیشه فریدریش نیچه است که مترادف است با مردم بی سواد ، به عنوان "گله های حیوانی". (حتی اگر آن را "معامله با متافیزیک ،" را به عنوان بخش انجام استادان دانشگاه و استادان). در حال گله حیوانات -- به معنای به Everyman. از این رو ، اگر ارسطو معتقد بود که تمام بردگان -- مرد در کوچه و خیابان ، سپس به منظور از congeniality با او ، نیچه معتقد بود که تمام ساکنان -- بردگان از آن است. Whew!

     
ب Gookin : بنابراین ، پس پیوسته قدمت سفید مایل به خاکستری و زمان مدرن ما... و چه نام دیگر ticked دوره دیگر ، این پدیده عدم آموزش و پرورش؟

     
V. Molchanov : خوب ، اجازه دهید بگویم ، انجیل بی سواد فکر غیر مسیحی. برای مسیح -- است : "در انسان درست است." تحول از فرد "عادی از طالوت به پل -- راه آموزش و پرورش است... در آن به خوبی و به وضوح قابل تشخیص و Christs کاذب و پیامبران دروغین... به عبارت دیگر ، آموزش و پرورش (مثل مسیحیت) به عنوان قهرمانی در این عنصر را از حقیقت دست یافتم. اما این نمی توانیم بپذیریم و نه کسانی که زندگی قبل از من قرن میلادی ، و نه کسانی که زندگی می کردند و پس از آن زندگی می کنند حالا...

     
ب Gookin : چه کس دیگری؟

     
Molchanov V. : نگاهی امانوئل کانت. مردم را به "اشخاص" و "چیز" تقسیم شده است. باشید "چیز" -- که در کلیسا و در سطح گروه ، هر دو در پیشگاه خداوند و قبل از حقیقت -- که به معنی ، با توجه به کانت ، به "عامی".

     
در هگل ، به عنوان مثال ، جامعه از افراد بی سواد ممکن است به ویژه "روحانی قلمرو حیوانات" اشاره کرد.

     
ولادیمیر Solovyov و نیکلای Berdyaev ، ماهیت جهل دیده می شود در به اصطلاح "مثبت گرایی". ترجیح داد تا آنرا "معنوی بورژوا". "حقیقت را می داند تنها کسی است که زندگی توسط حقیقت" -- ادعا کرد برای اولین بار از آنها.

     
ماکسیم گورکی مدل دهید جهل "philistinism". بزرگ روسی ایوان Il'in هگل نشان داد که روش از همه و هر نوع جهل است به اصطلاح "انتزاعی"...

     
ب Gookin : این قابل درک است. فن اموزش وپرورش کودک مدرن داخلی ، همانطور که در هر مدرسه شناخته می شود ، مبارزه با معضل با کمک به اصطلاح "تعلیم دیالکتیکی" آکادمیسین ولادیمیر Davydov.

     
اما آنچه جالب است : تمام معلمان اورال میانه تماس سیستم Davydova "آموزش و پرورش توسعه" و چند مظنون را که در حال توسعه آموزش -- این تعلیم دیالکتیکی است!

     
V. Molchanov : من کاملا با مشاهدات خود را به توافق برسند. من با این تناقض نه تنها مواجه شده است.

     
ب Gookin : چگونه می توان این پارادوکس ما توضیح دهید؟

     
V. Molchanov : من فکر می کنم که جوهر از این به اصطلاح "تناقض" بسیار ساده است. و آن را به نام "سهل انگاری" است. sloppiness فقط ، این خاص است : روش. Sloppiness در دسته بندی. "سرمه کمبود در شرایط رخ می دهد ، آنها می توانند جایگزین کلمه" -- گفت : در این نمره ادبیات کلاسیک. شایعترین تظاهر از چنین بی دقتی در دانش و آموزش و پرورش عدم احترام به آثار کلاسیک است ، شده اند. امروز ، حتی زندگی عادی شهود به آن واکنش نشان داده است به ویژه حاد. در اینجا به عنوان مثال. در نقطه تلویزیون قهوه "نخبگان کلاسیک دو کاراکتر در حال مشاجره هستند. Raikin می گوید : هنگامی که نخبگان -- کلاسیک بهتر است! Lyubov Polishchuk اشیاء سنگین : مخالف! کلاسیک بار -- از این رو نخبگان ، بهترین تا به...

     
ب Gookin : پس چه کسی راست؟

     
V. Molchanov : حقوق زنان و Raikin -- نه! در ضمن ، این ایده که د آموزش کلاسیک -- است "حتی فاصله بیشتر بین یادگیری از درخواست های روزمره ، یکدیگر را ملاقات کنیم و مورد بحث و USPU مواد (ص 84).

     
ب Gookin : والری A. ، قهوه و... بیش از حد بی اهمیت نمی مناسبت برای بحث در مورد مسائل بزرگ است؟

     
Molchanov V. : چگونه برای گفتن دارد. نبوغ از سرنوشت ناپلئون هنوز هم از دست داده چرا که از خواب بیدار جنبش آزادی بخش ملی از مردم اروپا بود. و تو می دونی چرا؟ از آنجا که بریتانیا تحمیل محاصره دریایی از این قاره و مسدود شده امکان دسترسی به قهوه وجود دارد. ها و اروپایی ها تبدیل شده اند به آن عادت کرده اند... که تصمیم گرفت : قهوه بهتر از ناپلئون. قهوه -- رده مهم ترین فلسفه زندگی ، و نه چیز جزیی است.

     
ب Gookin : من گناهکار که ناپلئون را شکست داد میخائیل Kutuzov اعتقاد عمل...

     
V. Molchanov : شما قطعا حق! این واقعیت است که هیتلر برنده فراست روسی -- به بحث از حد و طولانی است. اما این قهوه را شکست ناپلئون -- این است که هنوز از یکی نمی فکر.

     
ب Gookin : خوب ، خدا را شکر! اما چه ویژگی های اصلی از untidiness روش و نگرش بی نزاکت نسبت به آثار کلاسیک امروز؟

     
V. Molchanov : خرافات محبوب ترین و با نفوذ مدرن "آموزش عمومی" را (در مدرسه ، در سطح گروه ، در یک کتاب درسی یا رساله) است معادل "دیوانه" و "هوش". پیامدهای -- فاجعه برای فرزند ، و به طور کلی ، روح انسان...

     
ب Gookin : دقیقا چه falsity از سردرگمی چنین است؟

     
V. Molchanov : از تاریخ فلسفه می داند که "هوش" -- اساسا "انباشته (یا مرده) ذهن داشته باشند." حتی گاهی اوقات آن را به نام "عقل". گاهی اوقات "ذهن ساده". و حالا خود را تشخیص در ذهن به طور خاص "انسان" خود را به عنوان ذهن در مقابل به دلیل آن بود که "دلیل". در همراهی با آثار کلاسیک ، شده اند.

     
اتفاقا ، کلاسیک -- این همیشه "ملی". و بالعکس!

     
... گفت : قوم وجود دارد : ادراک همیشه قوی! بنابراین "ذهن برگشت" -- این "هوش" است.

     
به هر حال ، اجازه دهید ذهن به عقل -- آن را می خواهم برای یکسان فرض کردن عشق به داشتن رابطه جنسی. با چنین "معادله" عنصر از زندگی معمولا مثل این می رود :) عشق = جنس ، و ب) عشق "و" سکس و ج) رابطه جنسی "بدون" عشق به جنس ، راست) ، "به جای" عشق ، ه) رابطه جنسی "کنترا" عشق.

     
معمولی "معادله" در این مورد است که معمولا شناسایی "مردم هوشمند" را با "انسان هوشمند"... آن را از بالا زیر ، اطلاعات ارائه شده از سوی عناصری از زندگی ، که منجر به آیتم استفاده کنید "د". یعنی : هوش "در برابر" دیوانه! یا "هوش دیوانه"...

     
ب Gookin : خوب ، زندگی پر است از نمونه های مشابه است. و آنچه در کنفرانس "فلسفه و جامعه شناسی آموزش و پرورش در آستانه قرن XXI؟

     
V. Molchanov : متاسفانه ، و در اینجا مورد ثابت می کند حکومت کردن است. و آیا در برابر قوانین بروید نیست ، همانطور که انتظار می رود.

     
مجموعه ای از خلاصه آغاز می شود و به پایان می رسد با مواد گروه فلسفه و جامعه شناسی (سابق علمی کمونیسم) USPU. موقعیت تیم تحقیقات گسترده ساختار آنها. از آنها ، ما انتظار داریم که از موقعیت و وضوح. یعنی : آنچه که "آموزش و پرورش به عنوان چون؟ و این موضوع آموزش و پرورش به عنوان فلسفه به عنوان به عنوان یک ماده به جامعه شناسی آموزش و پرورش مخالف است؟

     
اما ، افسوس! هیچ چیز از شما مرتب کردن بر اساس موقعیت های نصب و راه اندازی این دو استاد برجسته از اورال "انکوباتور آموزشی" را پیدا کرد. علاوه بر این ، همکاران خود را یکسان فرض کردن "جامعه شناسی آموزش و پرورش و آموزش" و به اصطلاح "فلسفه پداگوژیک" (ص 80).

     
با قاطعیت صحبت کردن ، خواننده باید این نتیجه گیری : "فلسفه" و "جامعه شناسی" -- این فقط دو کلمه مختلف برای همان. دقیقا چه؟ و برای همه ، هر چه.

     
ب Gookin : پس چه دقیقا اشتباه است با شناسایی از فلسفه و جامعه شناسی؟

     
V. Molchanov : اگر ما را به حساب آورد که "جامعه شناسی" -- این نوع خاص "ذهن" ، پاسخ روشن است. کاربردی به انسان و جوهر فلسفه = جامعه شناسی آموزش و پرورش را تشویق می کند ما را به تدریس و آموزش ، هدایت جز... "ادراک".

     
ب Gookin : همانطور که در ضرب المثل : آموزش احمقانه ، احمق ها و ما؟

     
Molchanov V. : دقیقا. دانشجویان ، محققان ، در آینده در پی چنین روش ، به جای پرداختن به مشکلات عمومی و واقعی از آموزش و پرورش ، بوجود امدن بسیاری از خود را دارند. و کمال مسرت از آنها را یک مشکل جهانی است.

     
ب Gookin : آیا می توانم هر نمونه؟

     
Molchanov V. : بسیار خوب. برخی از هیچ تفاوت بین روانشناسی و زیبایی شناسی ، جر و بحث در مورد پیدایش علاقه زیبایی شناسانه (p.43). دیگران می توانند به جوهر مفهوم "کودکی" را متوجه نمی شوید. در نهایت ، به دانش آموزان خود را چه کودک همان "مورد علاقه" به عنوان مخلوق گربه... و پسر -- آن را فقط... از نوع دختر. برای چه چیز دیگری می تواند از حکمت که "موسسات آموزشی می تواند به عنوان یک سیستم در حال توسعه تلقی می شود ، که ذاتی در قوانینی مانند سیستم گسترده ای..." (p.57) vyluschit. هنوز دیگران ، با اشاره به اینکه "در جامعه شناسی آموزش و پرورش ، به ترتیب ، افزایش نقش و اهمیت تجزیه و تحلیل کیفی" (p.50) ، باعث می شود برای چنین "دلایل" عمیق "نتیجه گیری" است که د سازمانی "که با استفاده از مواد" آموزشی موسسه... باید به عنوان در نظر گرفته " ، کار ، منابع مالی و خدمات تولید غیر مادی "(p.56) غیره غیره

     
به راستی ، هر چیزی از یک دلیل هوشمند و هوشمند "را به نتیجه گیری نیست...

     
اگر فقط به "بخش" اجازه و تشویق!

     
ب Gookin : والری A. ، اما می شود خود را در محل از معلم مدرسه ، چه کسی به شما باور. ما مجموعه ای فلسفه بد ، نما به عنوان "جامعه شناسی آموزش و پرورش" را به عنوان جامعه شناسی بد ، نما به عنوان "فلسفه آموزش و پرورش" غیر قابل قبول است. چگونه می شود در اینجا : جایگزین واقعی برای این دو حالت تهوع چیست؟ آه ، نه ، "sophiology که آیا آموزش و پرورش"؟

     
V. Molchanov : بله ، آن نیست. و اگر شما نام آن را شوکه کرده و سپس آن را تغییر دهید تا بیشتر مسلم. به عنوان مثال : "آموزش و پرورش به عنوان یک مشکل" و "مسائل آموزشی" در تاریخ فلسفه. روسی ، آلمانی ، یونانی... شما می خواهید برخی از؟ فقط آن است که ، حتما ، کلاسیک بود!

     
ب Gookin : خوشحالم که شنیدن این که جایگزین شده است. شاید نیز وجود دارد که مقاله کوتاه آن را قابل قبول است؟ در همان تاریخ فلسفه جهان ، به عنوان مثال...

     
Molchanov V. : خوب ، اجازه دهید امتحان کنید. به خصوص از آنجایی که ما در حال حاضر تشخیص داده شود که رویکرد بالا Sophiological به آموزش و پرورش است -- توانایی ذهن و عقل را گیج نکنید.

     
بر این اساس دوران Sophiological در تاریخ فلسفه جهان را به "متافیزیکی" (تحت نام "متافیزیک" از ارسطو) ، "انسان شناسی" یا "بحرانی" تقسیم شدند (تحت همین نام رساله کانت) ، و در نهایت. "پدیده" و یا "دیالکتیک" که در آن موفق به متقاعد کردن بخشی بهتر از انسانیت بزرگ G. هگل.

     
(آن را به یکی از این "دوره" تبدیل شده (یا در همه آنها در یک بار) -- و به معنی خود را به عنوان عضو و شرکت کننده در برخی از پیدا کردن ، به عنوان مرسوم است برای گفتن ، و به این ترتیب می کند که نه معمولا این معنی! : "فضای آموزشی است." "... از طرف دانشکده در یک سفر تجاری به هلند و از آنجا به بخش... خود و یا اعطای مدرک...." این پیشوا خوشحال خواهیم شد برای رهبری!)

     
ارسطو گفت : در فرایند آموزش و پرورش از "تفکر به طور کلی" مردم قطعا به واقعی ، ذهن پر جنب و جوش (همانطور که در خود "متافیزیک") آمده است. در مقابل ، مردم از ذهن به تفکر به طور کلی می آیند (و در رساله خود صحبت می کنند "در روح").

     
کانت : ذهن خود را زنده و تفکر "به طور کلی" باید به دقت نیست. علاوه بر این ، آنها باید از هم جدا شوند. و حتی در اپوزیسیون هستند. کانت خود آن را در نوشته های او بود با خشونت و بی رحمانه. در این ظرفیت ، او را دیدم اصل از حقوق آموزش و پرورش ، بالغ و کمک هزینه تحصیلی به نام "عصر روشنگری" (او می کند ، برای مثال ، نویسنده نمی دانم ، ص 4).

     
در نهایت ، هگل : ذهن و تفکر خیلی متفاوت از یکدیگر ، که در واقع آنها یکی. و بالعکس ، زیرا آنها چیزی در فرایند آموزش و پرورش ، به هم پیوسته هستند که می توان آنها متفاوت است. از هر یک از مقررات خود را به روح می آید ، اگر او برای حقیقت تلاش می کند و آن را در شلوغی نمی کنند.

     
در اینجا تاریخی فلسفی نسخه آموزش sophiology است ، چون شما خواسته...

     
ب Gookin : خوب ، بیشتر نسخه وجود دارد؟

     
V. Molchanov : در صورت مفهومی و سیستماتیک؟ البته وجود دارد. که ممکن است ، آموزشی ، و یا کلامی ، به عنوان مثال.

     
ب Gookin : خوب ، اجازه ترک گفتگو در مورد این موضوع به زمان های دیگر. اما ، در اینجا ، ما در حال حاضر در حال صحبت ، متوجه شدم یکی از مضرات ، یعنی : ما مراجعه عمدتا به روشنفکران ، و در همان زمان به ظاهر porugivaem "هوش". نه به ما خواهد گفت که آیا خوانندگان ما بگویید که ما "دوست ندارم" روشنفکران و "مخالفت" به مردم آن؟

     
Molchanov V. : نه در تمام! اگر من تا ممکن است می گویند ، ما "تنها صرفه جویی در" برابر روشنفکران و مردم را از محبوب "کلیسای جامع" مزخرف در مورد "دیوانه" ، "آموزش" و "اطلاعات" # :. به عنوان befits دارایی های آموزشی به جامعه عمل می کنند.

     
همانطور که برای روشنفکران واقعی... به وضوح می گویند این است : معنوی -- کسی است که قادر به درک مردم از زندگی خود را به عنوان یک کل واحد هنری. او -- و مردم تحصیل کرده. او -- و مرد حکیم است.)

     
ب Gookin : آیا این همه؟

     
V. Molchanov : من که اصرار بر اساس نسخه آن است. برای دادن فقط ، البته ، شواهدی در این زمینه ، به عنوان مثال.

     
یکی از نویسندگان مجموعه ما پایان نامه ها در ذات آموزش و پرورش معتقد است که تجزیه و تحلیل : بدون "آمار" -- هیچ دانش یا آموزش و پرورش وجود دارد (نگاه کنید به صفحه 97). که در آن است ، بنابراین...

     
در ماه مه سال 1988 ، در نووگورود ، جشنواره ادبیات اسلاوی و فرهنگ "کلمه" نابغه ای از جهان و روسیه آموزش الکسی Losev نمایندگی بود. در اینجا به آن :

     
"من ، مثل همه ، همواره آموزش داده : حقایق ، حقایق ، حقایق ، از همه مهمتر -- حقایق. از واقعیت -- قدم تنها. اما زندگی به من آموخت متفاوت است ، من هم اغلب می بینیم که همه حقایق به اصطلاح همیشه تصادفی ، غیر قابل پیش بینی ، سیال و نامطمئن است ، گاه غیرقابل درک مینماید ، و گاهی حتی فقط بی معنی. پس من در هر حال ، اغلب نه تنها به مقابله با واقعیت بود ، اما بیشتر از این گروهها در جامعه ، که بدون آن غیر ممکن بود برای درک و حقایق خود را دارند. خانه ، خود من دبیرستان ، که من به پایان رسید قبل از انقلاب ، وحدت علم زبان و فلسفه ، Cyril و Methodius ، آرمان ها و الگوهای از این ترکیب : و در اینجا جامعه واقعی ، کسانی که اشیای مقدس که در راه من به کلی من بوجود آمده است. و در نهایت ، کلیسا خانه ای در ساختمان دبیرستان من در شهرستان از Novocherkassk بر روی دان. کلیسا ، اختصاص داده شده به Cyril و Methodius ، جایی که هر سال در تاریخ 24 مه جشن گرفته می قاطعانه حافظه از آن مربیان اسلاوی. و به جشن می گیرند نه تنها کلیسا ، بلکه در سراسر دبیرستان.... "

     
در همان روز در همان سال Losev درگذشت. در سن 95 سال. که او در حقیقت زندگی می کردند. در آموزش و پرورش ، بنابراین. "من تا زمانی زندگی می کردند زیرا آنها به طور مداوم فکر می کنم" است -- او ادعا.

     
باید آن را به عهده گرفت ، الکسی Losev دانم چه باید گفت...

       
سرسخن : شاید درس زندگی بزرگی داشتی از معاصران ما ، و در حال حاضر در قرن XXI گم شده؟

     
چه خوانندگان ما در مورد این فکر می کنم؟

     
(پست شده در تاریخ : "معلمان ،" دسامبر 1997 № 1998 ژانویه 1 ویرایشگر Podoinitsyna OV گردش 1000.

     
بنیانگذاران : گروه دولت آموزش و پرورش منطقه Sverdlovsk ، موسسه توسعه منطقه ای آموزش و پرورش).

Комментариев нет:

Отправить комментарий